-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:12112 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

با توجه به آية: واقعه، 77 و 79، كه ميفرمايد: اِنَّهُ لَقُرءانٌ كَريم ... لايَمَسُّهُ اِلآ المُطَهَّرون، طهارت در آية فوق به چه معنايي آمده است؟ طهارت ظاهري و باطني از منظر قرآن كريم چيست؟

طهارت در آية فوق، به طهارت و مس ظاهري و معنوي، تفسير شده است.

امّا دليل بر مس ظاهري، استفاده بسياري از مفسران از روايات معصومين: است، كه آية فوق را، به عدم جواز مس كتابت قرآن، بدون غسل و وضو، تفسير كردهاند.

در روايتي از ابوالحسن امام علي بن موسي الرضا7 نقل شده است كه فرمود: قرآن را بدون وضو مس نكن و در حال جنابت نيز دست بر خط آن در اين حال مگذار، چرا كه خداوند متعال، فرمود: جز پاكان آن را مس نميكنند.(بحارالانوار، علامه مجلسيره، ج 77، ص 256، نشر مؤسسة الوفأ، بيروت.)

بعضي ديگر نيز، آية فوق را حمل بر مس معنوي كردهاند، بدان معنا كه، حقايق و مفاهيم عالي قرآن را جز پاكان درك نميكنند، هر قدر پاكي و قداست روح بيشتر شود، درك انسان از مفاهيم قرآن و محتواي آن افزون خواهد شد.

در روايتي در اين باره ميخوانيم: ما از كساني هستيم كه خداوند، رجس و پليدي را از ما دور كرده و طهارت و پاكيزگي را بر ما افزوني داشته است.(بحارالانوار، همان، ج 33، ص 270، باب 20.)

روشن است، شخص پيامبراكرمو امامان معصوم: و ملائكة مقربين، از مصاديق بارز طهارت معنوي هستند و حقايق قرآن را بهتر از همه درك ميكنند.

در تفسير آية فوق از صدرالمتألهين ميخوانيم:

قرآن مانند انسان به دو بخش ظاهر و باطن تقسيم ميگردد و براي هر يك از آن دو نيز ظاهر و باطني است، براي باطنش نيز باطن ديگري است تا آنجا كه خدا دانا است و براي ظاهرش نيز ظاهر ديگري است تا آنجا كه حواس و صاحبان حواس آن را ادراك مينمايند، اما ظاهر ظاهرش همان قرآن محسوس ملموس و نوشته نقش شدهاي است كه در دسترس قرار دارد و اما باطن ظاهرش همان چيزي است كه حس باطن آن را درك مينمايد و حافظان و خزانه محفوظاتشان، مانند خيال و غيره نگه ميدارند. حس باطن معني خالص را درك نمينمايد، بلكه با عوارض جسماني آن را مخلوط ميكند و بعد از بين رفتن زوائد محسوسات آن را در ذهن و خيال ثبت ميكند. اين دو مرتبه از قرآن مرتبههاي نخستين و دنيايي هستند كه هر انساني آن را درك مينمايد. امّا باطن و سر آن، داراي دو مرتبه ديگري است كه براي هر يك از آن دو درجاتي است; نخست آن چيزي است كه روح انساني آن را درك مينمايد، اين حالت مادامي كه از مقام خلق، تجرد نيافته است و حواس از او زايل نشده و به مقام امر بالا نرفته و اتصال به ملاء اعلي (عالم ارواح مجرد و فرشتگان عالم بالا) پيدا نكرده، برايش حاصل نميشود. روح انساني معقول ترا به واسطة جوهر عقل كه نه در جسم مكان دارد و نه در حس جايگزين است و نه داخل در وهم، از فضاي عالم امر فرا ميگيرد. و مرتبة ديگر، آن مرتبهاي است كه فرق خلق و امر است، از حس بر علق هر دو پوشيده است، شكي نيست كه كلام الهي، پيش از فرود آمدنش به عالم امر (لوح محفوظ) و قبل از نزولشبه عالم آسمان (لوح محو و اثبات و عالم خلق)، داراي بالاترين مرتبهها و فوق مرتبة خلق و امر است كه هيچيك از پيامبران الهي: جز در مقام وحدت الهي و هنگام رهايي از نشأة دنيا و آخرت و صعودشان به بالا و دريدن پردههاي دو عالم خلق و امر، اين حالت برايشان حاصل نميشود.

چنانكه افضل انبيأ7 دربارة اين مقام فرمود: مرا با خدا وقت (و مقام) و حالتي است كه در آن حال (بين من و او) فرشته مقرب و پيغمبر مرسلي نگنجد.

بنابراين براي لمس قرآن، در هر مرتبه و درجهاي از درجات آن، ناچار از پاكي و رهايي از برخي وابستگيهاست.

پس حمل بر مس ظاهري قرآن از اين نظر است كه براي دست زدن به نوشته قرآن و يا خود قرآن جز براي پاك شدگان از نجاسات و پليديها مانند جنابت، حيض و نفاس روا نيست براي كافران نيز خواندن و حفظ الفاظ آن نيز روا نيست.

اين تفسير در صورتي است كه ضمير در لايمسه به مصحفي كه در دست مردم است و قابل لمس برگردد.

امّا اگر ضمير به كتاب مكنون بازگردد، در اين صورت معني آيه چنين است: لوح محفوظ را مس نمينمايند و آن را با آنچه در آن است حمل نميكنند، جز رها شدگان و مجردان از لباس بشري از انسانها و فرشتگان، آنكه به صفت طهارت و پاكي از گناهان و آلودگيها توصيف شدهاند.

اگر ضمير به قرآن كريم، از آن جهت كه قلم اعلي در مقام اجمال حمل مينمايد، بازگردد به اين معنا است كه آن را جز پاك شدگان از نارسايي و ناتماميهاي امكان و پليدي گناه كه آنان بزرگان از پيامبران مرسل و اكابر از فرشتگان مقرباند، مس نمينمايد.

خلاصه آنكه، قرآن داراي درجاتي است كه پايينترين درجة آن، درجهاي است كه در پوست و جلد قرار گرفته.( ر.ك: تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ترجمه سيد محمدباقر موسوي همداني، ج 19، ص 278ـ280، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي; / تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 23، ص 268، دارالكتب الاسلامية / تفسير سورة واقعه، صدرالمتألهين، ترجمه محمد خواجوي، ص 99ـ106، انتشارات مولي. )

برخي مراحل و راههاي تحصيل سير معنوي عبارتند از:

1. ترتيل; وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً;(مزمل،4)

2. تدبر; (محمد، 24)

3. رعايت تقواي الهي; (بقره، 282)، كه تدبر در قرآن و عمل به آن، انسان را به تقواي الهي ميرساند و اين تقوا باعث ميشود كه ابواب علوم از طرف خداوند متعال به سوي انسان گشوده شود.(ر.ك: جلوههاي قرآن، نردباني به سوي عالم انوار، عبدالجواد غرويان، انتشارات بلوغ / قرآن در آيينة بزرگان، سيد مصطفي علوي، انتشارات بحرالعلوم.)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.